نوشتن در پشت میله های زندان؛ از نلسون ماندلا تا یحیی سنوار

«خار و میخک» رمانی است که یحیی ابراهیم سنوار در طول دوران اسارت خود در زندان بئرالسبع رژیم صهیونیستی به زبان عبری نوشته و به توصیف زندگی فلسطینی های ساکن در اردوگاه پرداخته است.

در میان ادبیات مکتوب برجسته دنیا، شاهکارهایی به چشم می خورد که در پشت میله های زندان و در شرایطی سخت و دردناک تدوین شده است. کتاب های «گفت وگوهایی با خودم» نوشته نلسون ماندلا، رهبر جنبش مبارزه با آپارتاید، «پرتوی از قرآن» اثر آیت الله طالقانی، سفرهای مارکوپولو نوشته روستیکلو دا پیزا و خود مارکوپولو و «استنطاق» اثر داستایسفکی، نمونه هایی از این دست آثار است که در دوران اسارت تألیف شده اند.

رمان «خار و میخک» نیز کتابی است که یحیی ابراهیم سنوار در طول دوران اسارت خود در زندان بئرالسبع رژیم صهیونیستی به زبان عبری نوشته و به توصیف زندگی فلسطینی های ساکن در اردوگاه پرداخته است. این کتاب، روایتی کاملاً واقعی از ده ها سال مقاومت مردم فلسطین به شمار می رود که بخشی از آن تجارب زیستی خود سنوار است و بخشی دیگر، شنیده های او از خانواده، فامیل و همسایگان را شامل می شود.

«خار و میخک» شرح زندگی فردی به نام احمد است که در بحبوحه نبرد و محاصره، در اردوگاه ساکن است و از نزدیک شاهد ظلم و ستم صهیونیست هاست. سنوار در سراسر این رمان، زندگی اهالی غزه را با سادگی و فروتنی به تصویر می کشد؛ سادگی و فروتنی در لباس، غذا و عشق. این رمان در سایت آمازون قرار گرفت و با استقبال افکار عمومی روبرو شد؛ اما با فشار سیاسی و لابی رژیم صهیونیستی از این سایت حذف شد.

سنوار در مصاحبه با روزنامه نگاری ایتالیایی چنین گفت: «زندان انسان را می سازد و وقت کافی برای تفکر در خصوص اعتقادات به او می دهد.» او در مدت اسارت، پنج کتاب دیگر نیز از زبان های عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد.

چهار بار حبس ابد

یحیی ابراهیم السنوار در سال 1962 در اردوگاه خان یونس به دنیا آمد. او فرزند خانواده ای فلسطینی بود که در سال 1948 از شهر عسقلان به باریکه غزه هجرت کرده بودند. دوران کودکی اش با محاصره غزه و مقاومت فلسطینی های آن دیار مصادف بود. سنوار با تمام وجود، طعم واژه های آوارگی، جنگ، حمله، رشادت، شجاعت، مقاومت، شهادت، محاصره و... را می چشید و بزرگ می شد.

در جوانی توانست مدرک کارشناسی زبان و ادبیات عرب را از دانشگاه نوپای غزه بگیرد. او از اولین کسانی بود که پرچم مقاومت اسلامی را در نوار غزه برافراشت و به همین علت، از سوی رژیم اسرائیل چندین مرتبه بازداشت شد. اولین مرتبه در سال 1982، شش ماه به بهانه مشارکت در اقدامات مقاومتی حبس موقت شد؛ سپس در 1985 به مدت هشت ماه به دلیل حضور در اقدامات امنیتی و مقاومتی بازداشت شد. او چهار مرتبه دیگر هم بازداشت شد؛ اما دیگر خبری از آزادی نبود، چراکه چهار مرتبه به حبس ابد محکوم شده بود.

یحیی سنوار در مدت اسارت بارها به فرار از زندان های رژیم صهیونیستی اقدام و با رهبران حماس در خارج از زندان ارتباط برقرار کرده بود. وی نحوه واردکردن تلفن همراه را به داخل زندان می دانست و از وکلا و ملاقات کنندگان برای انتقال پیام های خود به بیرون از زندان بهره می برد. محتوای بسیاری از این پیام ها، اطلاعاتی درباره نحوه ربایش نظامیان صهیونیست، برای مبادله آن ها با زندانیان فلسطینی بود. او از طریق آموزش های اینترنتی تحصیلات خود را نیز ادامه می داد.

روزنی به رهایی

سنوار 22 سال از عمر خود را به صورت متوالی در زندان های صهیونیستی سپری کرد و حدود چهار سال از آن ایام را در سلول انفرادی گذراند. یحیی ابراهیم در مدت اسارت، رهبری اسرای جنبش مقاومت اسلامی حماس را بر عهده داشت. هرچند سنوار با محکومیت به حبس ابد، دیگر امیدی به آزادی نداشت، اما پس از تحمل سال ها رنج اسارت، در سال 2011 و پس از عقد پیمان وفدالاحرار از زندان رهایی یافت.

سنوار که یکی از مؤثرترین نیروهای مقاومت اسلامی حماس محسوب می شد، همواره از سوی رژیم صهیونیستی مورد آزار و اذیت قرار می گرفت؛ برای نمونه منزل وی چندین بار از سوی ارتش اسرائیل ویران شد. علاوه بر این، ایالات متحده آمریکا در سپتامبر 2015، نام او را در فهرست تروریست ها قرار داد و جایزه ای به مبلغ پنج میلیون دلار برای نابودی اش منظور کرد که به مرور زمان این مبلغ افزایش می یافت.

سنوار در سال 2017، جانشین اسماعیل هنیه معرفی شد. او همچنین سازمان ضدجاسوسی حماس به نام المجد را پایه گذاری کرد و توانست جاسوسان بسیاری را شکار کند. یحیی ابراهیم سنوار مغز متفکر و یکی از طراحان اصلی عملیات تاریخی طوفان الاقصی و کابوس بزرگ صهیونیست ها بود. جمله معروفش زبانزد خاص و عام است: «مذاکره ای در کار نیست؛ یا پیروز می شویم یا کربلایی دیگر رخ می دهد.»

یحیی ابراهیم سنوار که پس از ترور میهمان عزیز ایران، اسماعیل هنیه، جانشین او شده بود، چند روز پیش در 61 سالگی و در حالی که در رفح مشغول مبارزه و مقاومت بود، شهد شهادت را نوشید.

این قهرمان تا آخرین لحظات حیات دنیوی خود به مبارزه ادامه داد و تا آخرین ثانیه های عمر خویش با صهیونیست ها جنگید و سربازان آن ها را مجبور به عقب نشینی کرد. او زیبا زندگی کرد، زیبا و مقتدر به شهادت رسید و به قهرمان و اسوه برای ابراهیم ها و یحیی ها تبدیل شد. او در آغاز زندگی یحیی نام گرفت؛ اما تا ابد نیز نامش در خاطر آزادگان جهان به مثابه یحیی و زندگی بخش ماندگار شد.

الهه سادات بدیع زادگان

انتهای پیام

نظرات

captcha